آرمیتا کوچولوی من

ساخت وبلاگ
تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 | نویسنده : مامان ناهید بازدید : 9 مرتبه سال تحويل امسال چه صفايي داشت كه تو كنارمون بودي. با اينكه هنوز كلي لباس از سيسموني ات مونده بود كه هنوز تنت نكردي، بازم طاقت نياوردمو و بابا گفت برات لباساي نو بخرم. ششم عيد هم كه وقت آتليه داشتي و براش كلي برنامه ريزي ك آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 15:39

آرمیتا کوچولوی من...
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:22

تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 | نویسنده : مامان ناهیدبازدید : 4 مرتبهسال تحويل امسال چه صفايي داشت كه تو كنارمون بودي. با اينكه هنوز كلي لباس از سيسموني ات مونده بود كه هنوز تنت نكردي، بازم طاقت نياوردمو و بابا گفت برات لباساي نو بخرم. ششم عيد هم كه آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:22

تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1395 | نویسنده : مامان ناهیدبازدید : 3 مرتبهچند روز ديگه ١٠ماهه گيت تموم ميشه. ٣روز پيش رفتيم عروسي پسرعمه مجتبي. برات لباس عروس خريدم از دايي محمد. خيلي ناز شده بودي. اين روزها حسابي تو ٤دست و پا رفتن ماه آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 69 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 10:32

تاريخ : پنجشنبه 9 دی 1395 | نویسنده : مامان ناهید بازدید : 5 مرتبه دختر خوشگلم امسال بهترين يلداي منه.تو كنارمون هستي و داري بهترين ها رو برام رقم ميزني.امسال شب يلدا دعوت شديم خونه ي ماماي مليحه.عمه هات و عموهات همشون اونجا بودن.بعد از ظهر حسابي خوابوندمت تا براي شب سرحال باشي.وقتي بيدار شدي،با بابا سريع حاضرت كرديم و رفتيم.به محض اينكه رسيديم،ماجرا شروع شد.با ديدن جمعيت،ترسيدي و زدي زير گريه.ديگه تا آخرشب مدام جيغ ميزدي و...همه دوست داشتن بغلت كنن اما تو...نميدونم كي ميخواي به فضاهاي شلوغ عادت كني.خلاصه اون شب هيچي از يلدا نفهميدم اما همين كه هستي،يعني آرامش موضوع : آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : اولین شب یلدای عروس,اولین شب یلدای دخترم,اولین شب یلدا, نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 82 تاريخ : جمعه 17 دی 1395 ساعت: 18:15

تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 | نویسنده : مامان ناهید بازدید : 2 مرتبه دختركم تو خيلي زودتر از اون زمانيكه فكر ميكردم دندون درآوردي.٥ماه و نيمه بودي كه ٢تا دندون موشي پايين لثه هات جوانه زد.چند روزي يكمي بدخلق شده بودي اما نه مثل بقيه ي بچه ها.آخه تو دختر صبور مني.وقتي هم كه تو شكمم بودي زياد سوره ي والعصر رو ميخوندم.همه ميگن دختر صبوري داري.خداكنه هميشه همين جوري باشي عزيز نازنينم.٢روز قبل از عاشورا با ماماني برات آش دندوني پختيم و پخش كرديم. موضوع : آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : آش دندوني,دندوني لاعب الاتحاد, نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 260 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 19:01

تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 | نویسنده : مامان ناهید بازدید : 2 مرتبه الآن كه مينويسم،٣روزه كه رفتي تو ٨ماه.ديگه با تعادل مينشيني. چند روزي هم ميشه كه سينه خيز ميري.اميدوارم تا آخر اين ماه چهار دست و پا هم بري.دو تا دندون موشي هاي پايينت اومدن بالا و وقتي ميخندي دلم هلاكت ميشه.خيلي شيرين شدي.با زبون و لبت حركات بامزه انجام ميدي.خدايا مرسي كه همچين دسته گلي بهم دادي.الهي شكر موضوع : آرمیتا کوچولوی من...ادامه مطلب
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 16 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 19:00

آرمیتا کوچولوی من...
ما را در سایت آرمیتا کوچولوی من دنبال می کنید

برچسب : اولین مسافرت نوزاد,اولین مسافرت با همسر,اولین مسافرت دخملم, نویسنده : edokhtaramarmita951 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 13:41